طنز و ایران


طنز و ایران

طنز و ایران


جوک های بامزه سری2

یه روز یه قورباغه از یه گربه می پرسه: قورقورقوربانت بشم کلاس چندمی؟
گربه جواب می ده: پیش پیش پیش دانشگاهی.

آیا می
‏دانید که دلفین‏ها آن قدر باهوشند که در طی چند هفته می‏توانند انسان‏ها را طوری تربیت کنند تا روی لبه استخر بایستند و برای آن‏ها ماهی پرت کنند؟

دوست دختر ترکه بهش می گه یه حرفی بزن تا قلبم وایسه، ترکه بعد از کمی فکر می گه: "داداشت پشت سرته!"

ترکه از کلاس راهنمایی رانندگی میاد، بهش می گن مار باباتو نیش زد فوت کرد، می گه: از پشت زدش؟ می گن آره، می گه مار مقصره...


یک روز مردی با عجله پیش دکتر می رود و می گوید: سلام دکتر! زود بیا، آپاندیس زنم درد گرفته است. دکتر می گوید: من که یک هفته پیش آپاندیس زنتان را عمل کردم، مگر می شود یک زن دو تا آپاندیس داشته باشد؟ آن شخص می گوید: نه، ولی یک مرد که می تواند دو تا زن داشته باشد!


ترکه می ره سربازی. این قدر به زنش نامه می ده که زنش عاشق پستچی می شه!

یه خانمی لکنت زبون داشته، می ره مغازه پلاستیک فروشی می گه آقا ببخشید دددددددددددبه دارید؟
فروشنده می گه داشتیم، ولی همشو سوراخ کردی!

در راستای گران شدن قبض آب و برق:
ترکه به بچه هاش می گه وقتی رفتم پرینت آب رو گرفتم می فهمم کدومتون بیشتر رفته دستشویی!

این سوال مدتیه ذهنم رو به خودش مشغول کرده:
این عربها "چ" ندارن، چه طوری عطسه می‌کنن؟

ترکه داشته از خیابون رد می شده یک دفعه ماشین می زنه بهش تیکه پارش می کنه…
این قرار بود جوک باشه، اما چه کنیم حادثه هیچ وقت خبر نمی کنه!

زن و مرد جوانی به مناسبت اتمام ساخت خانه جدیدشان دوستانشان را دعوت کرده بودند. بعد از این که تمام خانه را به دوستانشان نشان دادند یکی از دوستانشان پرسید: خانه خیلی قشنگیست مبارکتان باشد ولی چرا تمام اتاقها را گرد درست کرده‌اید؟
مرد جوان جواب داد: راستش را بخواهید قبل از این که خانه‌مان را بسازیم مادر زنم به من گفت: مادر جان تو را به خدا، فکر یک گوشه از خانه را برای من هم بکنید.

ترکه هنگام وضو گرفتن  میگوزه، به دوستش می گه وضوم باطل شد؟ دوستش می گه با این صدایی که تو دادی، فکر کنم وضوی من هم باطل شد!

می دونی چینی ها اسم بچه هاشون رو چه جوری انتخاب می کنن؟ از بلندی یه ظرف می اندازن پایین صدای همونو می ذارن اسم بچه شون! مثل: دنگ دینگ دونگ یا دونگ دینگ دانگ

اصفهانیه تصادف کرده بود نشسته بود وسط خیابون می زد توی سرش که ماشینم! ماشینم داغون شد! خاک تو سرم شد. افسره رفت بهش گفت: بدبخت! آنقدر حرص ماشینت رو زدی که نفهمیدی دست چپت از مچ قطع شده!
اصفهانیه یه نگاه کرد به دستش گفت: یا حضرت عباس، ساعتم!

ترکه و دوستاش بانک می زنن، به جای گاو صندوق، آب سرد کن رو می برن!

شوهره میاد خونه به زنش می گه: من برای شام دوستمو دعوت کردم خونه مون.
زنش می گه: چرا این کار رو کردی؟ ببین خونه چقدر به هم ریخته است، ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست.
شوهره می گه: می دونم، ولی اشکالی نداره.
زنه می گه: اگه می دونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟
شوهر می گه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره !

ترکه با نامزدش قرار داشت، تو راه اسهال می گیره و شلوارش را خراب می کنه... بعد برای از بین بردن بوش یه شیشه عطر گل یاس می زنه به خودش... در حین ملاقات از دختره می پرسه از عطری که زدم خوشت میاد؟ دختره می گه بوی عجیبی داره، انگار یه نفر زیر درخت یاس ری...ه!

اصفهانیه خیلی اوقاتش تلخ بود. دوستش ازش علت اوقات تلخیش رو پرسید. جواب داد: آخه دندانه شونه سرم شكست. دوستش گفت: خوب از دندانه های دیگر شونه ات استفاده كن. آقاهه می گه: آخه این آخرین دندانه شونه ام بود!

سوال امتحانی در شهر حیف نون اینا: احمدشاه قاجار را فقط نام ببرید.

ترکه با لباس تو رودخونه شنا می کرده، ازش می پرسن چه کار می کنی؟
می گه: لباسامو می شورم...
بهش می گن: ماشین لباسشویی تو خونه ندارین؟
می گه: داریم، ولی وقتی می رم اون تو سرم گیج می ره!


نظرات شما عزیزان:

shirin
ساعت13:36---17 تير 1390
جکهای زیبایی بود .مرسیپاسخ:ممنون

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: masoodpm011 | تاريخ: جمعه 17 تير 1390برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |